جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۸

شادی صدر: باید از افشاگری به سمت دادخواهی حرکت کنیم


شادی صدر: باید از افشاگری به سمت دادخواهی حرکت کنیم
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5263099,00.html?maca=per-rss-per-all-1491-rdf

جلسه بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران در شورای حقوق بشر سازمان ملل روز ۲۸ بهمن به پایان رسید. جمهوری اسلامی ایران ۱۰۱ پیشنهاد از میان ۱۸۹ پیشنهاد داده شده را پذیرفت. فعالان حقوق بشر این را بازی جمهوری اسلامی می‌دانند.

جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد فرستادن گزارشگر ویژه در مورد شکنجه، توقف اعدام کودکان و پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان را در جلسه ادواری شورای حقوق بشر سازمان ملل نپذیرفت.

در عوض به پیشنهاداتی همچون ادامه تلاش برای بهبود وضع اقلیت‌ها و بهتر شدن وضع حقوق بشر در ایران پاسخ مثبت داد.

این نوع پذیرفتن پیشنهادات از سوی جمهوری اسلامی را فعالان حقوق بشر به یک بازی سیاسی تعبیر کرده‌اند.


شادی صدر حقوقدان و فعال زنان یکی از نمایندگان سازما‌نهای غیردولتی ایران در جلسات بررسی وضعیت حقوق بشر ایران در ژنو بود. او می‌گوید نشستن و گوش دادن به اظهارات غیرواقعی نمایندگان جمهوری اسلامی درمورد وضعیت حقوق بشر در ایران برایش بسیار دردناک بوده است.

خانم صدر، شما خودتان به تازگی از ایران بیرون آمده‏اید و موارد نقض حقوق بشر را شخصاً لمس کرده‏اید و پس از انتخابات مدتی را در زندان بودید. شما چقدر از به اصطلاح بازی‏ای که جمهوری اسلامی در جلسه‏ی شورای حقوق بشر کرد، متعجب شدید و یا این که اصلا انتظارش را داشتید؟

شادی صدر: خیلی بیشتر از تعجب، برای من سخت بود. در حالی که به عنوان نماینده‏ی سازمان‏های غیردولتی حق صحبت کردن نداشتم، نشستن روی صندلی و گوش دادن به اظهارات غیرواقعی نماینده‏‏های جمهوری اسلامی خیلی سخت بود؛ گویی که ایران بهشتی در زمینه‏ی حقوق بشر است و گویی که ایران بهشتی است در زمینه‏ی حقوق زنان. این تجربه بسیار بسیار برای من دردناک و سخت بود.

ضمن این که انتظارش را داشتم، ولی فکر نمی‏کردم تا این حد دشوار باشد. فکر می‏کنم این سختی و دردناکی برای همه‏ی کسانی است که یا خودشان قربانی نقض حقوق بشر بوده‏اند و یا در مقابل چشمان‏شان نقض حقوق بشر اتفاق افتاده است. البته در عین حال موتور محرکه‏ی همه‏ی ماست که از هر فرصتی که به‏دست می‏آوریم استفاده کنیم، برای این که نگذاریم ادعاهای مقامات جمهوری اسلامی در سطح جهانی، به عنوان واقعیات پنداشته شود و بر اساس آن ادعاها در مورد ایران تصمیم گرفته شود.


مسائلی را که به آن اشاره می‏کنید، قاعدتاً از دید سایر کشورها پوشیده نمانده است. برخورد آن‏ها چه بود؟ به خصوص کشورهای اروپایی و کشورهایی مانند امریکا و کانادا که در موضعی مخالف با جمهوری اسلامی هستند، برخوردشان بعد از جلسه چگونه بود؟


آن‏چه به طور روشن به‏چشم می‏خورد، این بود که بسیاری از کشورها به نوعی از این بازی گیج کننده‏ای که جمهوری اسلامی به راه انداخته بود، مبهوت شده بودند. برای این که از یک طرف یک سری توصیه‏ها را قبول نکرده‏اند و از طرف دیگر توصیه‏هایی را قبول کرده بودند که در مقایسه با هم تقریبا هم‏پوشانی داشتند.

اما در نهایت، کشورها به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی عدم تعهد خود را به اجرای حقوق بشر و اجرای تعهدات داخلی و بین‏المللی خود کاملا و به طور واضح نشان داد. نشان داد تا چه حد به مکانیسم‏های بین‏المللی و مکانیسم‏های سازمان ملل بی‏اعتنا است و تا چه حد با بی‏احترامی کامل نسبت به این مکانیسم‏ها رفتار می‏کند.

به نظر من، در نهایت به همه‏ی آن کشورها نشان داده شد که برای پایان دادن به نقض گسترده‏ی حقوق بشر در ایران، به مکانیسم‏های قوی‏تر و به استراتژی‏های محکم‏تر و مؤثرتری نیاز داریم.

خانم صدر، شما به عنوان ناظر در در تمام این جلسات شرکت داشتید. نظرتان در مورد ضعف نهادهای غیردولتی حقوق بشر و ان‏جی‏اوها چیست؟ چگونه است که دولتی مانند جمهوری اسلامی که ناقض حقوق بشر است، می‏تواند به راحتی سازمان‏های بین‏المللی را بازی بدهد؟ ضعف این نهادها را در این ارتباط در چه می‏بینید؟

به نظرم، بیشتر از این که روی ضعف نهادهای غیردولتی انگشت‏ بگذاریم، باید روی ضعف ماهوی ساختارهای بین‏المللی و به خصوص ساختارهای مربوط به حقوق بشر سازمان ملل دست بگذاریم.

در واقع فقدان ضمانت اجراهای مؤثر برای کشورهایی که ناقض حقوق بشر هستند و بدون هیچ شک و تردیدی و با ادله و مدارک فراوان مشخص است که از پذیرش تعهدات بین‏المللی سرباز می‏زنند، مساله‏ی اصلی است.


به نظر می‏رسد که شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز مانند سایر مکانیسم‏های بین‏المللی، ضمانت‏ اجراهای مؤثر را ندارد که بتواند در مقابل کشوری مانند ایران قد علم کند و بتواند به این روند پایان دهد.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: شادی صدر می‌گوید نباید اجازه دهیم ادعاهای جمهوری اسلامی در جهان به عنوان واقعیت پنداشته شود

از نظر من، مهم‏ترین موضوع این است که بدون خواست وسیع مردمی و فراگیر برای پایان دادن به نقض حقوق بشر در ایران، خواستی که از دل مردم ایران و از دل نهادهای جامعه‏ی مدنی ایران بجوشد، نمی‏توانیم امیدواری زیادی به سازمان‏های بین‏المللی حقوق بشر، چه دولتی و چه غیردولتی، داشته باشیم.

بعد از این قضایا، خیلی‏ها به این مساله فکر می‏کنند که باید با دید کلان‏تری به نقض حقوق بشر در ایران نگاه شود. حتی گروهی که چند تن از حقوق‏دانان هم جزو آن هستند، بر این نظراند که باید پرونده‏ای برای ایران در دادگاه‏های بین‏المللی تشکیل داد. شما به عنوان یک حقوق‏دان نظرتان چیست؟

به نظر من، لزوم اتخاذ استراتژی‏های هماهنگ‏تری در مورد نقض حقوق بشر در ایران لازم است. من خیلی خوشحا‏لم از این که به خصوص بعد از وقایع پس از انتخابات، این گفتار در میان فعالان حقوق بشر ایرانی روز به روز پیشرفت بیشتری پیدا می‏کند که لازم است در حقوق بشر از استراتژی افشاگری یا انتشار اخبار و یا آگاهی رسانی، به سمت استراتژی دادخواهی حرکت کنیم و برای ایران در جست‏وجوی عدالت باشیم و خواست دادخواهی و خواست عدالت‏خواهی را به عنوان یکی از مرکزی‏ترین خواسته‏های جنبش مردمی برای دمکراسی‏خواهی بگذاریم.

همان‏طور که گفتید، حقوق‏دان‏ها و فعالان جامعه‏ی مدنی پیشنهادهای متعددی را مطرح کرده‏اند. یکی از این پیشنهادات فرستادن پرونده‏ی ایران به شورای امنیت و پس از آن به دیوان بین‏المللی کیفری است. اما در شرایط سیاسی فعلی خیلی بعید به نظر می‏رسد که جامعه‏ی جهانی بتواند به چنین وفاقی برسد و به‏خصوص با ترکیبی که شورای امنیت دارد، به چنین تصمیمی برسد که پرونده‏ی جرایم علیه بشریت در ایران را به دیوان بین‏المللی کیفری بفرستد.

به نظرم تنها بختی که وجود دارد جلساتی است نظیر آن‏چه در سازمان ملل در سه روز گذشته دیدیم. این جلسات می‏توانند به عنوان مواد زیربنایی، زیرساخت‏ها و مصالحی استفاده شوند برای تصمیماتی که بعدها جامعه‏ی جهانی ممکن است در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران بگیرد.

یکی از این تصمیمات ممکن است بعدها شاید با تغییر فضای سیاسی بین‏المللی و به‏خصوص فضای سیاسی در داخل ایران، طرح پرونده‏‏ی جرایم جمهوری اسلامی علیه بشریت در دیوان بین‏المللی کیفری باشد.

اشاره کردید که نهادهای بین‏المللی در ارتباط با حقوق بشر، بازوی اجرایی قوی‏ای ندارند. پس در این مسیر به قول شما، دادخواهی و عدالت‏خواهی که ملت ایران باید حرکت کنند، از پشتیبانی چه گروه‏ها و نهادهایی می‏توانند برخوردار باشند؟

یکی از مهم‏ترین پشتیبانی‏هایی که ما می‏توانیم روی آن تکیه کنیم، تجربه‏ی کشورهای دیگر در این زمینه است. ایران اولین دولتی نیست که حقوق بشر را در سطح وسیع نقض می‏کند و آخرین آن هم نخواهد بود.

اگر به تجربه‏ی جامعه‏ی مدنی کشورهایی مانند شیلی، سودان، آفریقای جنوبی و کشورهای دیگری که به صورت گسترده و مستمر حقوق مردمشان نقض شده نگاه کنیم، می‏بینیم که روش‏ها و استراتژی‏های مختلفی در جهت دادخواهی اتخاذ شده است. یکی از آن‏ها که شاید این روزها بتواند به عنوان یک روش برای ایران هم مطرح باشد، استفاده از دادگاه‏های کشورهایی است که اصل صلاحیت جهانی را پذیرفته‏اند.

سیستم قضایی داخلی‏ بخشی از کشورها این موضوع را که جنایت علیه بشریت در هرکجای جهان اتفاق افتاده باشد، آن دادگاه صلاحیت رسیدگی به آن را دارد پذیرفته‏اند. با استفاده از همین اصل بود که به عنوان مثال، دادگاه‏های سوییس برخی از ناقضان حقوق بشر در سودان یا کشورهای دیگر را به محاکمه کشاندند. با استفاده از همین اصل بود که پرونده‏ی برخی از ناقضان حقوق بشر اسراییلی در دادگاه‏های بلژیک مطرح شد. من فکر می‏کنم این یکی از ابتکارات است.

کمیته‏ها و کمیسیون‏های حقیقت‏یاب که تجربه‏شان به وفور در آمریکای لاتین دیده می‏شود و توانستند اثر خیلی شگرفی بر جامعه‏ی امریکای لاتین و همین‏طور جامعه‏ی جهانی در زمینه‏ی نقض حقوق بشر بگذارند، تجربه‏ی دیگری است.

مهم این است که ما چشم‏های‏مان را باز کنیم؛ بخواهیم تجربیات کشورهای دیگر را ببینیم و بشنویم و بعد فکر کنیم کدامیک از این تجربیات و کدامیک از این استراتژی‏ها می‏تواند برای ایران و در شرایط ایران مناسب باشد. به نظرم این وظیفه‏‏ای است که امروز همه‏ی کسانی که خود را مدافع حقوق بشر معرفی می‏کنند و همه‏ی ایرانیانی که دلشان برای حقوق بشر می‏سوزد، پیش رو دارند.

مصاحبه‌گر. میترا شجاعی

تحریریه: عباس کوشک جلالی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ