یکشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۹

گفتگو با پسر حشمت الله طبرزدی، 6 تيرماه 1389


هرانا؛ شش ماه بلاتکلیفی حشمت الله طبرزدی / گفتگو با علی طبرزدی
يكشنبه 06 تیر 1389 ساعت 05:22 |
http://www.hra-news20.info/2/1389-01-27-05-27-21/2362-1.html

خبرگزاری هرانا - مهندس حشمت الله طبرزدی، فعال سیاسی هفتم دی ماه 1388 و پس از حوادث 6 دی ماه(عاشورا) در تهران بازداشت شد و پس ا

ز نقل و انتقال های فراوان کماکان در بازداشت موقت به سر می برد.

این در حالیست که در طی این مدت تنها یک بار قرار موقت بازداشت وی تمدید شده است.

در آستانه ی ششمین ماه از بازداشت مهندس طبرزدی، گزارشگر هرانا با علی طبرزدی فرزند ایشان، به گفتگو نشسته است.

متن این گفتگو را در زیر می خوانید:


هرانا: آقای طبرزدی اتهامات پدر شما از سوی مسئولان چه مواردی عنوان شده است؟

ایشان اکنون شش ماه است که در بازداشت به سر می برد اما اطلاع دقیقی از پرونده و اتهام وی در دست نیست.



هرانا: خانم ستوده، یکی از وکلای آقای طبرزدی چندی پیش از برگزاری دادگاهی جهت رسیدگی به اتهامات موکلش خبر داده بود که در آن اتهامات ایشان فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، توهین به رییس جمهور و اخلال در نظم و آسایش عمومی و مواردی از این دست عنوان شده بود. در مورد اتهامات ایشان کمی بیش تر توضیح دهید.

بله، نوزدهم خردادماه جلسه ی غیرعلنی در شعبه 26 دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد و جالب اینجا بود که مصداق اتهامات مطرح شده برای شخص قاضی نیز تعجب برانگیز بود. مثلا در پرونده ی پدر من اتهامی تحت عنوان تخریب اموال عمومی وجود داشت که کاملا خلاف واقعیت بود و یا اینکه برای شرکت در تجمعات تبلیغاتی انجام داده که سبب تحریک مردم می شده، در حالی که پدر در ایام انتخابات و پس از آن فعالین سیاسی خاصی نداشتند و تنها بر سر مواضع قبلی خود استوار بودند.



هرانا: یعنی قرار است بر اساس همین جلسه ای که موارد اتهامی برای خود قاضی نیز مبهم بوده رای صادر شود؟

نه، قاضی به دلیل اینکه از تحولات پرونده اطلاع درستی نداشت مجبور شد رسیدگی پرونده را به جلسه ی دیگری موکول کند. در این پرونده راستش وزارت اطلاعات نقش پر رنگی را ایفا می کند و تمامی موراد اتهامی نیز از سوی ایشان در پرونده آمده است. آن ها حتی از قاضی خواسته بودند که اشد مجازات (اعدام را!) برای طبرزدی در نظر بگیرند.



هرانا: طی این شش ماه پدر شما در بازداشت موقت به سر برده اند؟

بله، اما تنها یکبار قرار بازداشت ایشان تاکنون تمدید شده است و این امر حتی اعتراض قاضی پرونده را نیز در پی داشت چرا که بر اساس گفته ی وی متهم حداقل هر دو ماه یکبار بایستی قرار بازداشتش تمدید شود؛ همین مسئله غیرقانونی بودن بازداشت و نگهداری ایشان را تایید می کند.




هرانا: شرایط بازجویی وی به چه ترتیب بوده است؟

بازجویی ها که با توهین و ضرب و شتم همراه بوده و این موارد در بازداشت های قبلی پدرم بی سابقه بوده. بعد از بازجویی هم حدود یک هفته وی را در جایی سرد و تاریک نگه داشتند که مشخص نیست کدام سلول و در کدام بند بوده.




هرانا: بر اساس شنیده های من پدر شما در طی این مدت بارها جابه جا شده است؛ در این باره کمی بیش تر توضیح می دهید؟

بله، ایشان را تنها در زندان اوین 3 بار به بندهای مختلف منتقل کردند؛ از زمان بازداشت به مدت یک ماه و نیم در بند 240 (انفرادی) نگهداری می شد پس از آن مدت کوتاهی به بند 209 فرستاده شد و پس از آن نیز به بند 350 کارگری منتقل شد. بعد از اعدام های نوزده اردی بهشت نیز به دلیل هیچ گونه دلیل موجهی به زندان کچوبی منتقل شد اکنون هم که بیش از یک ماه است به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده است.




هرانا: شرایط نگهداری مهندس طبرزدی در زندان رجایی شهر کرج چگونه است؟

شرایط که به هیچ عنوان مساعد نیست و از زمانی که این تبعید صورت گرفته محدودیت های اعمال شده نیز بیش تر شده. از کیفیت پایین غذا گرفته تا محدودیت های ملاقاتی و نگهداری ایشان در حسینیه زندان.



هرانا: منظورتان از این محدودیت های ملاقات چیست؟

ببینید در زندان رجایی شهر ملاقات ها اینگونه است که یک هفته خانم ها و یک هفته آقایان می توانند با زندانیان ملاقات کنند و موقع ملاقات نیز ماموران رفتار درستی با ما ندارند. با اینکه ما خانواده ی یک زندانی سیاسی هر بار که به ملاقات می رویم آن ها به طور کامل ما را تفتیش بدنی می کنند. این عمل تا جایی است که حتی داخل کفش های ما نیز جستجو می شود!




هرانا: این عمل چه دلیلی دارد و آیا در اوین هم اوضاع به همین منوال بود؟

خب در زندان رجایی شهر به دلیل نگهداری بسیاری از زندانیان عادی و ورود مواد مخدر از طریق ملاقات های زندانیان عادی تا این حد حساسیت هست اما خب باید یک تفاوتی بین خانواده ی زندانی سیاسی و عادی در این بین بگذارند.

در زندان اوین ملاقات به شکل کابینی بود و البته چنین برخورد هایی صورت نمی گرفت چرا که همه ی زندانیان سیاسی بودند هرچند که آنجا هم محدودیت های خاص خودش را داشت و مثلا ما از صبح که برای ملاقات به اوین مراجعه می کردیم حداقل 3 ساعت بایستی منتظر می ماندیم.




هرانا: وضع پدرتان از لحاظ جسمانی چگونه است؟

فکر می کنم یک ماه پیش بود که ایشان دچار یک سرماخوردگی ساده شدند اما به دلیل کمبود امکانات بهداشتی و عدم رسیدگی پزشکی، بهبود یک سرما خوردگی ساده لااقل یک ماه به طول انجامید و ایشان را از لحاظ جسمانی بسیار ضعیف کرد.




هرانا: آیا مسئولین در رابطه با آزادی یا تبدیل قرار بازداشت موقت، به شما داده اند؟

نه، کماکان هیچ قول و حرفی در این رابطه بیان نمی شود و ایشان در بلاتکلفی کامل به سر می برند. البته دفعات قبل که ایشان بازداشت شدند نیز اوضاع به همین شکل بود که ما را در بلاتکلیفی کامل نگه می داشتند اما خب دفعات قبل تبعید و مسائلی از این دست در میان نبود.



هرانا: نکته ی خاص دیگری هست که به آن اشاره ای نشده باشد و لزومی به بیان آن بدانید؟

حرف خاصی نیست اما باز هم تاکید می کنم که بلاتکلیفی پدرم پس از شش ماه و تبعید وی کاملا غیر قانونی است و ما دلیلی برای تبعید ایشان به زندان رجایی شهر نمی بینیم...



با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ