جمعه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۹

جریان مرگ تدریجی حاویه باردم در فیلم نامزد جایزه اسکار «بیوتیفول»


جریان مرگ تدریجی حاویه باردم در فیلم نامزد جایزه اسکار «بیوتیفول»
آلن سیلورمن - هالیوود
http://www.voanews.com/persian/news/arts/BiutifulfilmreviewforOscars-2011-2-11-115943239.html

اسامی نامزدهای جوایز اسکار روز ۲۵ ژانویه اعلام شد و یک بار دیگرنام «حاویه باردم» بازیگر اسپانیائی تباری که پیش از این نیز برای فیلم «هیچ سرزمینی برای مردان کهنسال» برنده جایزه اسکار شده است در صدر فهرست بهترین بازیگران مرد سال برای ایفای نقش اول فیلم «بیوتیفول» Biutiful قرار گرفت. این فیلم که تازه ترین ساخته «الحاندرو گانزالس ایناریتوس» به شمار می رود هم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی سال است.

در یکی از صحنه های فیلم «بیوتیفول» تماشاگر شاهد زندگی یک خانواده فقیر درشهر «بارسلون» است. جایی که مادر خانواده با خوشحالی مشغول طرح یک سفر تفریحی به منطقه کوهستانی «پیرینی» است تا بچه ها بتوانند برای برای اولین بار برف را تماشا کنند. اما نگاه پدر خانواده به ما نشان می دهد که او تا آن زمان زنده نخواهد ماند.

«اوکسبال» با بازی «حاویه باردم» مبتلا به سرطان است و وقت زیادی برای زنده ماندن ندارد. او که زندگی اش از راه کارهای غیرقانونی می گذرد آرزو دارد تا در این مدت زمان کوتاه یک بار دیگر خانواده کوچکش را دور هم جمع کند.

حاویه باردم به صدای آمریکا می گوید:«من چیزهایی که شخصیت اوکسبال نماینده آن است را دوست دارم. تلاش و کوشش های انسان ها برای آدمی بهتر بودن در بدترین شرایط ممکنه! من فکر می کنم این مرد علیرغم مشغولیات روزمره ای که بخش مهمی از زندگی اورا به خود اختصاص داده تنها به یک چیز می اندیشد. به این که چگونه می توان انسان بهتری بود.»

«اوکسبال» در هزارتوی زندگی زیرزمینی اش در کوچه پس کوچه های تاریک بارسلون، ضمن بیگاری کشیدن از مهاجران غیرقانونی چینی برای دوخت و دوز کیف های قلابی، رشوه دادن به پلیس و رهبری یک گنگ فروشندگان خیابانی آفریقایی تباراجناس قاچاق، هنوز هم بر این باور است که مردی روحانی است که می تواند با ارواح مردگان ارتباط برقرار کند. اما درضمن نمی تواند از گرفتن دستمزد برای ایجاد ارتباط بین این مردگان و خانواده های عزادار آن ها خودداری کند. اما فراسوی همه این مسائل «اوکسبال» دوفرزند کوچکش را عاشقانه دوست می دارد.

برای «حاویه باردم» داستان زندگی «اوکسبال» یک تراژدی در دنیای امروز است:«در تراژدی های یونان باستان می بینیم که انسان ها مجبورند تا با بدترین شرایطی که خدایان برای آن ها پیش آورده اند دست و پنجه نرم کنند. درواقع می شود گفت خدایان این مشکلات را پیش پای انسان ها می گذارند تا آن ها بتوانند با حل این مشکلات به مدارج بالاتری از انسانیت برسند و به آن شکوه انسانی لازم دست پیدا کنند. در داستان «بیوتیفول» یک تراژدی در حال وقوع است و خدایان این داستان هم همان «مرگ» و پایان هستی است.

این خدایان به شما هشداری می دهند و درست مثل هرداستان تراژدی یونانی، در پایان ماجرا و پس از آنکه انسان از این مشکلات با موفقیت عبور می کند یک پاداش ارزشمند نهفته است. مهم نیست در این زندگی شما به کجا رسیده اید و دست آوردهای شما چه بوده است.. درنهایت مسئله مهم این است که شما در این زندگی چگونه انسانی بوده اید و مسیر آن را چگونه گذرانده اید و رفتارتان با دیگران چگونه بوده است؟ این همان لحظه ای است که انسان درک می کند چه چیزی واقعا در این زندگی اهمیت دارد. برای شخصیت «اوکسبال» این شفقت، مهربانی، عشق و انسانیت است که اهمیت دارد.»

اکلساندرو گانزالس ایناریتوس، نویسنده و کارگردان «بیوتیفول» معتقد است درهر تراژدی که در زندگی برای انسان ها اتفاق می افتد نوعی بخشش، تزکیه روح و بخشودگی نهفته است. این مسئله خاص به صورتی در اغلب فیلم های «ایناریتوس» دیده می شود. فیلم هایی چون «بابل»Bable و «۲۱ گرم» نیز همین پیام را به تماشاگر می دهند:«من فکر می کنم استفاده ازتراژدی ها از«مدآ» گرفته تا «شاه لیر» و «مکبث» در صنعت فیلمسازی امروز به کلی فراموش شده است. در مورد فیلم «بیوتیفول» ما می بینیم که قهرمان فیلم «اوکسبال» نه یک شاه است و نه یک شاهزاده بلکه یک مرد معمولی است. اما اوهم چون قهرمان اول هر تراژدی دیگرناگهان متوجه می شود کنترلی را که تصور می کرده روی زندگی خود و اطرافیانش داشته را از دست داده است و به صورتی دردست سرنوشت گرفتار است. سرنوشتی که همه چیز را با سرعتی سرسام آوردر اطراف او عوض می کند و او در این ماجرا نظاره گری بیشتر نیست.

در این سقوط آزاد به درون تاریکی است که شخصیت «اوکسبال» به دنبال راهی می گردد تا خود را از گرو گناهانش آزاد کند. این موضوع اصلی فیلم بیوتیفول است.»

کارگردان مکزیکی تبار فیلم «بیوتیفول» می گوید نام فیلم از هجی غلط کلمه انگلیسی Beautiful یا تلفظ این کلمه انگلیسی در زبان اسپانیایی گرفته شده است. اوکسبال از این کلمه استفاده می کند تا دنیای بهتری که او برای دو فرزندنش آرزو دارد را توصیف کند. با این همه ایناریتوس می داند که فیلم «بیوتیفول» درخواستی است از تماشاگر تا دست به تجربه های تازه و ناشناخته و جدید احساسی بزند:« این به هیچوجه یک فیلم آسان ، شوق آور و سرگرم کننده برای تماشاگر نیست بلکه درجایی فراسوی همه این مسائل قرار گرفته است. من فکر می کنم سرگرمی باید یک کمی بیشتر از چیزی که ما درسینمای امروز شاهد آن هستیم باشد. این یک فیلم روان پاکساز است و من امیدوارم به عنوان یک هنرمند و یک فیلمساز بتوانم با نمایش شرایط انسانی که دراین فیلم گنجانده شده چیزی را در اعماق تماشاگرم برای همیشه عوض کنم. برای من این مسئله از هرچیز دیگری مهم تر است.»

حاویه باردم هم به فیلم «بیوتیفول» نه به عنوان یک فیلم سیاه بلکه به صورت چراغی درتاریکی نگاه می کند:« به نظر من زندگی درکل چیز تاریکی است. حتی اخبار روزانه جهان هم خیلی تاریک تر از این فیلم است.اما دراین فیلم بهترین زوایای روح انسانی یعنی عشق، شفقت ، یکدلی و بخشش برروی پرده سینما به نمایش گذاشته می شود. همان عوامل نیروبخشی که زندگی و گردش این جهان را ممکن ساخته است.وقتی این چند عامل را از دست بدهیم همه چیز از دست خواهد رفت.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ