چهارشنبه، خرداد ۱۵، ۱۳۹۲

«آذربایگانی چطور ترک زبان شد؟»

«آذربایگانی چطور ترک زبان شد؟»


عباس جوادی – بعضی ها شاید خوانده باشند. در سال 1324 یعنی در بحبوحه ماجرای پیشه وری نمایشنامه ای موسوم به «مهر و میهن: آذربایگانی چطور ترک زبان شد» بقلم «رسام ارژنگی تبریزی» در تهران چاپ شد. تمام حرفش اینست که مغول ها در زمان حاکمیت غازان خان ایلخانی (اوایل قرن چهاردهم میلادی) زبان بومی و فارسی- آذری مردم آذربایجان را «به زور شمشیر» به ترکی تبدیل کرده اند!
البته در آن شرایط و جوَ حاکم آن دوره میتوان درک کرد که انگیزه چنین ادبیاتی احتمالا مخالفت با جریان تجزیه طلبی بوده است چنانکه این را پیشتر در کوشش های کسروی و کاظم زاده ایرانشهر هم میتوان دید. شبیه چنین حرکت های افراطی بعد از برقراری جمهوری ترکیه و تا فوت آتاترک را میتوان در ترکیه هم دید که بعد همگی فروکش کردند.
اما میبینيم كه حالا بعد از گذشت شصت و چند سال بعضی ها با باز نشراین نمایشنامه و تائید وچرخاندن آن در اینترنت و شبکه های اجتماعی زخم های کهنه را باز میکنند و با ظن خود میخواهند «خدمتی» به وحدت ملی ایرانیان بکنند در حالیکه درواقع این، خدمتی «خرسانه» به روال «دوستى خاله خرسه» است و آنها با اين كار در واقع تیشه به ریشه این وحدت ملی میزنند. در ترکیه هم در شرایطی که کُرد ها عنقریب اکثر حقوق قومی (و شاید حتی بیشتر از آنرا هم) خواهند گرفت بعضی طرفداران ترکیه سنتی و آتا ترک در حمایت از اندیشه های افراطی اوایل تاسیس جمهوری ترکیه به نشر بعضی آثار آن سال ها پرداخته اند که امروز جز تفرقه افکنی به چیزی خدمت نمیکند.
من عکس العمل فرقه دمکرات نسبت به انتشار این کتاب در آن سال ها را نمیدانم. اما احتمال میدهم که واکنش تندی نشان داده باشند. آخر این را همین امروز هم به هر آذربایجانی ترک زبان بگوئید آن را توهین و تحقیر حساب میکند. یعنی چه زبان مادری من «به زور شمشیر مغول» به ما تحمیل شده؟ اما:

یکم:

این خلاف واقعیت تاریخی است که زبان ترکی «به زور شمشیر» و از طرف مغول ها به مردم آذربایجان تحمیل شده است.
اولا ایلخانیان مغول تبار بودند و ترک نبودند. زبان مغولی چه ربطی به ترکی ترکمنی و اوغوز دارد؟ زبان بخشی از مردم ایران مغولی نشده اما ترکی شده چونکه تعداد ترک ها ئی که بخصوص بعد از قرن یازدهم میلادی – یعنی 200 سال قبل از هجوم مغول – به ایران آمدند و کوچشان تا 200-300 سال بعد از مغول هم ادامه داشت به مراتب و بصورت غیر قابل مقا یسه ای بیشتر از مغول ها بود. روند ترکی شدن زبان مردم آذربایجان بخصوص از زمان سلجوقیان و کوچ و اسکان اقوام اوغوز – ترکمن به خراسان، و از آنجا به سراسر ایران و ترکیه کنونی در قرن یازدهم یعنی تقریبا 200-300سال قبل از غازان خان شروع شد و تا صفویه و حتی بعد از آن ادامه داشت تا ترکی زبان اکثریت مردم شد.
البته میگویند اقوام ترک زبان دو موج بزرگ کوچ به ایران و ترکیه کنونی داشتند: اول در زمان سلجوقیان و دوم در زمان مغول ها. ظاهرا اکثر اقوام ترک زبان و بخصوص ترکان اوغوز («غز») تحت فشار حملات مغولها و با فرار از دست آنها رو بسوی ایران و آسیای صغیر گذاشته اند یعنی خود آنها مورد تاخت و تازمغولها بوده اند. اما در عین حال اردوی مغول که بخودی خود جمعیت بزرگی نبود جوانان مناطق فتح شده را اسیر و سرباز میکرد. آنها یا کشته میشدند و یا ناچار بودند با وعده زنده ماندن و حتی غارت و یغما به اردوی مغول بپیوندند. بیشتر ترکانی که به این صورت به ارتش مغول پیوسته اند نه ترک های جنوبی و غربی اوغوز و ترکمن بودند که آذربایجانیان زبان آنها را گرفته اند، بلکه ترک های شرقی و شمالی بوده اند.
ثانیا ما میدانیم که مثلا در زمان شاه اسماعیل صفوی مردم سنی مذهب تبریز و بغداد را کوشش کردند به زورناچار به قبول مذهب شیعه کنند اما هیچ گونه شواهد و روایات معتبر تاریخی در دست نیست که زبان مردم هم به زور شمشیر تغییر یافته باشد.
سربازان ترک از شاه اسماعیل سامانی و سلطان محمود غزنوی گرفته تا  ایلخانیان در خدمت هر گونه پادشاه از هر قوم و نسب بوده اندو سپس خود در ماوراءالنهر، ایران، آسیای صغیر،عراق؛ سوریه و مصر حاکمیت های خود را بر پا کرده اند. اما تغییر زبان آذربایجان و آسیای صغیر اساسا نه مربوط به سربازان و ارتش و حملات نظامی بلکه کوچ و اسکان مردم عادی ترک زبان بوده است که با مردم بومی جوش خورده به علت کثرت تعداد، زبان این مناطق را تغییر داده اند و گرنه از زمان سلجوقیان تا قاجاریان، نزدیک به 700-800 سال، اکثریت قریب به اتفاق حکام و سلسله های ایران ترک تبار و ترک زبان بوده اند اما زبان مثلا اصفهان و یا تهران و مشهد و هرات عوض نشده. بر عکس، هویت ایرانی و زبان و فرهنگ فارسی از خود فردوسی گرفته تا بعد پیوسته به دست و با کمک و تشویق حکام و پادشاهان ترک زبان تحکیم و تقویت یافته است.

دوم:

 کوچ های اقوام غالبا درد آورند و باعث تغییرات بنیادی جوامع میشوند. کوچ اقوام در اروپا چند قرن قبل از کوچ ترک های آسیای مرکزی شروع شده بود اما شباهت های بسیاری بین این دو از نظر تغییرات در ساختار ملی، قومی و زبانی کشور هائی مثل بریتانیا ، آلمان و فرانسه از طرفی و ایران و بیزانس (ترکیه کنونی) از طرف دیگر وجود دارد (به این مقاله نگاه کنید).
اسکان قبایل ترک هم – در مقیاسی بمراتب کمتر از مغول ها – با قتل و غارت و خرابی همراه بود، درست همان طوری که کمی قبل از این کوچ ها در زمان کوچ قبایل اوروپائی مانند ژرمن ها، لانگوبارد ها، آنگل ها و ساکسون ها اتفاق افتاده بود، مانند آنگل ها و ساکسون ها که ازقرون پنجم و ششم میلادی از آلمان و دانمارک و هلند امروزی به جزایر بریتانیای کنونی کوچ کرده و به بریتون ها کمک کردند تا پیکت ها و اسکوتی ها را مجبور به عقب نشینی به اسکاتلند و ایرلند کنونی کنند ولی با این ترتیب آنگل ها و ساکسون ها مُهر قومیت و زبان خود را بر بریتون ها و ملت کنونی «انگلیس» هم زدند.
اما برخلاف مغول ها، ترک ها آمده بودند تا بمانند، و ماندند و بخاطر همین هم با مردم محلی درآمیختند و در اكثر موارد با قبول زبان و فرهنگ مردم بومى به بخش لاينفك همين مردم تبديل شدند. آنها در خوزستان و فارس و یا کرمان زبان و فرهنگ محلی مردم را در مقیاس وسیع پذیرفته با آنها «یکی شدند»، در آذربایجان و خراسان هم با مردم محلی درآمیختند و با آنها «یکی شدند» اما بخاطر کثرت تعداد، زبان آذربایجان و بخشی از خراسان کنونی را عوض کردند. آنها حکومت های ایران را تشکیل دادند ، ایران معاصر بعد از اسلام را بنیان نهادند و از آن حراست کردند وحکومت هایشان از غزنویان و سلجوقیان تا صفویه و قاجار نه تنها از همان 100-200 سال اولش «ایرانی شد» بلکه همان «ایران»ی شد که امروز همه از آن نام میبریم، همان «ایران» که از طغرل بیگ سلجوقی تا ناصرالدین شاه قاجار بنامش سکه میزدند، همان «ایران»ی که در مقابل عثمانی و اوزبک ها و بعد انگلیس و روس ایستاد. این همان کشور و ملت آمیخته و جدید و معاصر «ایران» با تمام رنگارنگی قومی و مذهبی و زبانی و ملی اش بود و هست.

سوم:

بعد از این آمیزش نژادی و قومی و زبانی و فرهنگی و تاریخی و ملی هزار ساله، همه اجزاء این آمیزش ، همه اقوام و مذاهب و زبان ها و فرهنگ ها، همه لباس ها و غذا ها و عادات قومی و محلی «مال» همین کشور، همین ملت شد. هیچکدام از نظرکلیت این کشور و ملت بیگانه و غریبه نیست. هیچکدام غیر خودی نیست. همه خودی و «مال ما» هستند. اما یکی اش فارسی زبان است، دیگری اش ترکی زبان و کردی زبان. یکی اش مسلمان شیعه است و دیگری اش مسلمان و سنی و سومی اش اصلا مسلمان نیست.
مگر بین اینها اختلاف و تبعیض نیست؟ هست. بیائید به همین موضوع بپردازید و راه حل آنرا پیدا کنید تا آن آمیزش هزارساله تکمیل و انسانی تر شود وبرابری حقوق بین همه اجزاء این کشور و ملت برقرارگردد. ولی عَلم کردن این موضوع که هزار سال پیش زبان آذربایجان ترکی نبود و ادعای بی اساس و بلوا انگیز رایج شدن ترکی به زور شمشیر مغول (!) و تعصب فارسی گرایانه ای که بر اساس دشمنی با زبان های دیگر این ملت استوار است چه معنی دارد اگر منظور ایجاد تفرقه و دشمنی و شوراندن همه بر ضد همه نیست؟
چرا بعد از گذشت هزار سال با واقعیت کنونی ملت و مملکت صلح نمیکنید؟ چرا به حقوق طبیعی هرکس در مورد آمو زش و استفاده از زبان مادری شان احترام نمیگذارید که هیچ، توهین و تحقیر هم میکنید؟ چرا مردم و ملت را تکه پاره میکنید و دشمنی و نفاق بین آنان می افکنید؟ چرا از تاریخ برای خود کشی ملی سوء ااستفاده میکنید؟ انتظار دارید ایرانیان ترک زبان در مقابل این همه خود برتر بینی و شووینیزم زبانی چه عکس العملی نشان دهند؟
زبان آذربایجان هزار سال قبل و شاید پیشتر عوض شده. خوب، که چی؟ چکار کنیم؟ زبان عراق و سوریه و ترکیه هم در 1000-1400 سال گذشته عوض شده. زبان ایالات متحده و تمام قاره آمریکا و استرالیا هم عوض شده، آن هم نه هزار سال پیش بلکه بمراتب مدت کوتاه تری قبل. زبان ایران کنونی هم سه هزار سال پیش فارسی نبود. میگویند آریائی ها (ویا هر چه که اجداد چند هزار سال پیش ایرانیان کنونی را بشود نامید) چند هزار سال پیش از قفقاز و آسیای مرکزی به جنوب آمده و گروهی در جلگه ایران کنونی و عده دیگری در شبه قاره هند مسکون شده اند. که چه کنیم؟ برگردیم به زبان های هزار سال و دو- سه هزارسال پیش؟
انگلیسی ها خود را از تاثیر 1500 ساله آنگلو ساکسون ها خلاص کنند و یا آمریکائی ها برگردند و زبان سرخ پوستان را صحبت کنند؟
 امروزه چه کسی با آن نیت دشمنی افکنی بین اقوام و گروه های مختلف مردم میپرسد که زبان مصریان چطور عربی شد و یا زبان آمریکائیان چطور انگلیسی و یا اسپانیولی شد؟ البته از نظر تاریخی دانستن اینها جالب است. اما نیت بعضی ها از طرح تحریک آمیز این سوال کشف و درک تاریخ نیست، ایجاد خصومت و نزاع بین اقوام یک ملت و مملکت است.
تاریخ چیز دیگری است، این قبیل نتیجه گیری های سیاسی و مغرضانه و حتی جاهلانه چیز دیگری.
عکس العمل قوم گرایان ترک آذربایجانی هم روشن و قابل پیش بینی است. آنها هم با خشم و خروش بی اساس و کودکانه ای نسبت به این قبیل «ادبیات توهین» و بهانه قرار دادن آن بطور خنده داری ادعا میکنند که مردم این سرزمین همیشه و 7-8 هزار سال است که ترک زبان بوده اند (!) ایران را با همه زبان و فرهنگ و تاریخش انکار و رد میکنند و خواهان جدائی ازخانه و کاشانه ای میشوند که اجداد مشترکشان هزار سال برای بنایش کار کرده اند.
——————————
در ضمن بخوانید:
———————————–
از: فیس بوک:
1. دوست گرامی و ارجمند دکتر جوادی عزیز مطلب دو اشتباه بزرگ را با اجازه با زکر منبع استفاده کردم.
2. نگاهی واقع‌گرایانه، دوراندیشانه و انسانی است. متأسفانه تندروهای دوطرف قصد کنارآمدن با این نگاه را ندارند.
3. dagigan hamintor ast agaye zoughi. vali goftaniha ra bayad goft. Khoda govvat be galam Dr. Javadi.
4. آقای جوادی ، نظر شما دروب لاگ تان ، در مورد نوشته شدن اوستا ۱۰۰۰ سال قبل از اعراب درست نیست . یا کارنامه اردشیر بابکان یا یادگار زریران .
همه اینها بعد از اسلام نوشته شده اند .
Abbas Djavadi خواهش میکنم اگر دائره المعارفی دارید به آن و یا حد اقل به ویکی پدیا مراجعه کنید.
4. آقای جوادی ، ویکی پدیا منبع زیاد قبل استناد به خصوص برای ایران قبل از اسلام نیست . اطلاعات ما از قبل از اسلام بسیار کم است ، و بیشتر نوشتجات در مورد این دوره با هدف خاص تبلیغاتی ناسیونایسم آریایی نوشته شده . شما مثلا میتوانید به سخنرانی دکتر همایون کاتوزیان که من لینکش را میزارم مراجه کنید . http://www.youtube.com/watch?v=uUjmgNvsSsQ&feature=related
از ایران باستان چه آثار علمی مکتوبی بجای مانده؟ (۲/۱)
از هخامنشیان تا حمله اعراب، یعنی طی افزون بر هزار و دویست سال، هیچگونه اثر علمی، ادبی یا فلسفی مکتوبی دیده نمیشود دکتر همایون کاتوزیان، استاد تاریخ و ادبیات …
5. http://www.isiqsonmaz.com/Seite%20314.htm
زردوشت و اویستا
http://www.isiqsonmaz.com
هر بیر تاریخی اولایین آچیقلیغا قاویشدیریلماسی تاریخی فاکتلار ایله دوزگون اولماسینا باخمایاراق بیر چوخلاری مقاله یازار و دوشونجه یئریدرکن هر هانکی مسئله نین نه اؤلچوده عاقیل ایله اؤتوشدوگونو گؤتور قوی ائتمه دن ایستر اؤز خیاللاری بوی وئردیگی و ایسترسه ده باشقالارین خیاللار اساسیندا یازدیقلاری گؤروشلری…
Abbas Djavadi این مثل «ماناس» های قیرغیز ها ست که بعد ها پیاده شده اما نسخ اصلی اوستا موجود بوده ولی بنا به برخی منابع مانند آنسیکلوپدی بریتانیکا در زمان اسکندر مقدونی از بین برده شده. حد اقل به آنسیکوپدی بریتانیکا لطف کنید پان فارسیست نگوئید: The extant Avesta is a…See More
Avesta (Zoroastrian scripture) — Britannica Online Encyclopedia
http://www.britannica.com
Sacred book of Zoroastrianism containing its cosmogony, law, and liturgy, the teachings of the prophet Zoroaster (Zarathushtra). The extant Avesta is all that remains of a much larger body of scripture
Abbas Djavadi آنچه که شما خوانده اید که در قرون سوم تا هفتم تهیه شده جمع آوری باقیمانده های نسخ اصلی اوستاست. اذیت نکنید دیگر…
5. Zartusht ve Avesta üzere bu qaynaqdan daha artiq bilgi elde etmek olar: Biographisch-Biographisches Kirchenlexikon, Band XIV, 1998;Verlag Traugott Bautz Spalten S. 344-355
Abbas Djavadi اگر موضوع بر سر یک اثر ترکی زبان بود حتما میگفتید 12000 سال قدمت دارد. آخر این چه خصومت و تعصبی است نمیفهمم
4.
پیشداوری شما هم کمی عجیب است . به هر حال :
تاریخ نویسی تبلیغاتی منحصر به کتابهای درسی در ایران نمیشود ، و گاها بطریق دست اندرکاران ایرانی طرفدار ایران باستان به منابع خارجی هم سرایت میکند . منطق این که اوستا گویا در زمان حمله اسکندر از بین رفته ، مطابق همان آموزش کتابهای درسی در مورد تاریخ ایران است که زیاد ارزش علمی ندارد . مگر کم شنیده ایم که کتابخانه جندی شاپور را اعراب آتش زده اند !! اگر بپرسیم فاکت مورد استناد بریتانیکا کجاست ، جوابی نیست ! یا این که اوستای قبل از اسلام چه کتابی است ، در کدام موزه نگهداری میشود ، باز هم جوابی نخواهیم شنید .
مساله این است که تاریخ نویسی در ایران ،دچار بلای تبلیغات دولتی است . در ایران تاریخ را به قسمتی از ایدولوگی سیستم سیاسی تبدیل کرده اند .
4. ضمنا تنها جایی که ما شنیدیم اسکندر آتش زد ، تخت جمشید بوده . طبق تحقیقات جدید آتش سوزی در تخت جمشید هرگز اتفاق نیفتاده و منتفی است . در ضمن این اوستا فقط یک نسخه داشته و انهم در تخت جمشید نگهداری میشده ؟ پس آتشکده های دیگر در سراسر کشور چه میکردند !! در ضمن امروزه ثبت شده که تخت جمشید یک بنای ناتمام بوده وه هرگز مسکونی نبوده ، و قبل از سکونت رها شده .
5. … جنابلاری، اوستا اون اوچونچو یوز ایل میلاد تاریخینده یازیلمیش. بو مسئله نی ده پان تورکسیتلر دئییل، فرانسه و آلمان عالیملری دقیقلشدیرمیش. ایشاره ائتدیگینیز دک پول وئره رک چوخلو یالانلاری دا تاریخ کیمی بیزه یئدیرمگه چالیشمیشلار. قایناق دا بورادا:Biographisch-Biographisches Kirchenlexikon, Band XIV, 1998;Verlag Traugott Bautz Spalten S. 344-355
4. cox sagolun , sayin … bey . bu dostumuzun boyurduqu tarix i ve avestanin heqyqi yazildiqi tarix de 2300 il ferq var !!
5. غلط ایله دولو اویستا کتابینی فرانسیزلار هندوستاندان فرانسه یه گتیرمیش و اوزرینده لازیملی تحقیقات آپارمیشلار. ایلک اولاراق متین سینه-دن سینه یه ناغیللار کیمی مؤبدلر طرفیندن کؤچموش، سونرا دا اون اوچونجو یوز ایلده متین حالینا گلمیش.
4. … بی ، بیلیرسینیز بو پهلوی دیلی ده چوخ گمان هیندوستاندان چیخیب ، نه دن بو گون ده پهلوی دیلیین یاخچی بیلمک ایستین لر هیندوستانا گدیرلر ؟؟ مثلا من صادق هدایت ین یاشامنی اوخویروم ، حتی او دا گتمیشدی هیندوستانندا پهلوی دیلی اویرنسین .
5. سایقین … بگ، فارس دیلی اؤزو ده هیندوستان و اونون قونشولوغونداکی دیللر ایله قوهوم اولدوغو اوچون فارس دیلینی گلیشدیرمک اوچون هیندوستانا گئدیب اورادا یاخیندان باشقا دیللر ایله تانیش اولان آز اولمامیش. اونلاردان پورداوود و بیر چوخلاری نین آدینی چکمک اولار. ایران آدی و ایران دیل قوروپو اوزره آشاغیداکی قلمه آلدیغیم یازی فنا ساییلماز: http://www.isiqsonmaz.com/Seite269.htm
????? ????? ? ????? ??? ?????? ??? ??? ??????? ????????
http://www.isiqsonmaz.com
بیلیندیگی کیمی 13-اونجو یوز ایلده زرتشتلوک مؤبدلری سینه دن+ سینه یه کؤچموش ناغیللاری زرتشتون بویوروغو و اونون دینی دئیه کاغیذ اوزرینه گتیره رک ایلک اولاراق اونلاری موضوعسونا گؤره «گات» و سونرا بو «گات»لاری اویستا باشلیغی آلتیندا کتاب ائتمیشلر[1]. بو کتابین موللیفی کیم، یوخسا کیملر اولوب اولمادیغینا…

Arjangi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

بايگانی وبلاگ